بیا آقا
بیا آقا، دلم تنگ است.
بدون تو هر آوایی که می آید بد آهنگ است.
بیا آقا که در چشمم، بدون پرتو رویت، زمین بی روح و طرح آسمان خاکستری رنگ است.
بدون تو زمین ، آقا پر از تزویر و نیرنگ است. پر از ظلم و پر از جور و سراسر تخت و اورنگ است.
اگر چه این جهان حق است و دل بستن به او باطل، همه دلدادگان مست دنیاییم و دل کندن ز او ننگ است.
نمی بینی کسی را کز برای دوست دلتنگ است، همه نامهربان و قلبهاشان پاره ی سنگ است.
نباشد وحدتی تا از برای عدل برخیزند. فواصل در میان قلبهای سنگی ایشان به فرسنگ است.
نبین این سرخوشیها را نمودار اندر این عالم. که این مستی و شیدایی، اثر از باده و چنگ است.
دل افگاریم و افسرده از این نامهربانیها. چه سازیم اندر این غوغا که پای عقلمان لنگ است.
در تاریخ اسلام زنان مومن و فداکار بسیاری بودند که با حضور فعال در صحنه های حساس سیاسی اجتماعی ، مسیر تاریخ را تغییر دادند. ازجمله این زنان، حضرت زینب (س) بود که با حضور در نهضت کربلا، مسئولیت بزرگی را بر عهده گرفت. حضرت زینب (س) برای ایفای مسئولیت بزرگ پیام رسانی از دوران کودکی تحت تربیت پیشوایان معصوم قرار گرفت و امام حسین(ع) نیز در مسیر حرکت به کربلا، با سخنان و توصیه هایی ، خواهرش را آماده تر کرد.
شخصیت حضرت زینب (س)
زینب کبری (س) تحت تربیت پدر و مادری همچون حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و با شایستگی و استعداد ذاتی که از آن بهره مند بود به مراتب عالی از فضائل و کمالات انسانی دست یافت . او همانند پدر و مادرش جامع همه کمالات و صفات پسندیده بود . سخنرانی های او در کوفه و شام خاطره خطبه های پدرش –امیرمومنان(ع)- را در یادها زنده کرد . زینب کبری (س) یکی از محدثان و راویان حدیث به شمار میآید. و در سنین کودکی ، در حالیکه بیش از 5 یا 6 سال از عمرش نمیگذشت، خطبه مادرش حضرت زهرا(س) را با آن مضامین بسیار بلند وعالی شنید و پس از آن برای دیگران نقل میکند . عبدالله بن عباس، شاگرد برجسته حضرت علی(ع) و مفسر قرآن کریم، خطبه فدک حضرت زهرا(س) را از زینب نقل میکند و از آن بانوی بزرگ با عنوان ((عقیلتنا)) عاقل و دانای ما یاد میکند . زینب(س) از جنبه عبادت در حدی بود که در دوران اسارت و سخت ترین شرایط جسمی و روحی ممکن است برای یک انسان پیش آید ، شب زنده داری و نماز شب خود را ترک نکرد ، در حالیکه در شرایطی به مراتب آسانتر و سهل تر از آن انسان های معمولی قادر به حفظ برنامه های عادی و معمولی زندگی خود نیستند . عبادت و اطاعت خدا ، حضرت زینب(س) را از مصادیق روشن و بارز این حدیث قدسی قرار داده بود که خداوند متعال میفرماید : "یابن آدم ، انا اقول للشیء کن فیکون ، ای فرزند آدم ! من به هرچه بگویم باش، موجود میشود، در آنچه به تو دستور داده ام از من اطاعت کن تا تو را آنگونه قرار دهم که هرچیز بگویی باش، موجود شود" ! حضرت زینب(س) نیز بر اثر عبادت و اطاعت خدا به مقامی رسیده بود که از ولایت تکوینی برخوردار بود. روایت شده که آن حضرت پیش از سخنرانی خود در کوفه به مردم اشاره کرد ، با آن اشاره نفس ها در سینه ها حبس شد و زنگ ها از صدا باز ایستاد و در یک کلام حضرت زینب(س) به حق ، زینت پدر، آن شخصیت یگانه تاریخ بود ، همچنان که خداوند این نام را برای او برگزید .
ادامه دارد ...
گوهر رخشان ایمان زینب (س) است اختر تابان عرفان زینب س است
قطرهای کوثر ز آب رحمتش بردباری شرمگین از همتّش
کیست زینب محرم بزم حضور روی او تفسیری از الله نو ر
چون به دنیا آمد آن فرخنده زن شد به گیتی نور حق پرتو فکن
خانه زاد وحی حق تارخ گشود آبروی آفرینش را فزود
زینب آن پرورده دامان عشق نام او سر لوحه دیوان عشق
جان او از عشق حق افروخته وز شرار عشق، جانش سوخته
عقل گشته مات از ایثار او عشق سرگردان شده در کار او
مرد و زن خدمتگزار درگهش توتیای چشم جان، خاک رهش
زینب آن دردانه آل رسول دختر والای زهرای بتول
بود از آغاز همگام حسین نقش بر لوح دلش نام حسین
بسته پیمان با خدا روز الست تا به راهش بگذرد از هر چه هست
صبر را بخشیده معنایی شگرف وصف صبر او برون از حدّ حرف
از قیام روز عاشورا حسین کرد دین را زنده در دنیا حسین
شد قیام او به عالم بی قرین بود چون زینب در آن نقش آفرین
گر نبودی نقش او در این قیام بود این نهضت قیامی ناتمام
کیست زینب آن که در کرب بلا شد خجل از صبر او کرب وبلا
رنج پیش او سپر انداخته درد و محنت رنگ پیشش باخته
روز عاشورا به او چشم امید دوختند از پیرو برنا هر شهید
جسم فرزندان او بر روی خاک اوفتاده قطعه قطعه، چاک چاک
او حسینی بود و پروایی نداشت جز خدا در خاطرش جایی نداشت
از برادر لحظهای غافل نبود هیچ مشکل پیش او مشکل نبود
شعلهها از عشق عالم سوز داشت آتشی در جان، جهان افروز داشت
در حریم قدس، محرم زینب است معنی عشق مجسّم زینب است
آفرین بر صبر طاقت سوز او و آن تجلّیهای جان افروز او
داشت بار این رسالت چون به دوش بیشتر از پیشتر شد سخت کوش
با اسیران صبحدم تا شام رفت گاه در کوفه گهی در شام رفت
داشت در راه سفر آن پاک جان از سر پاک شهیدان سایبان
چون به شهر شام زینب گام زد آتشی از خطبهاش در شام زد
غنچه لب چون که زینب باز کرد در فصاحت چون علی(ع) اعجاز کرد
از بیان گرم آن شیرین سخن شد چو شب در شام، روز اهرمن
جاودان ساز مُحرّم با پیام زینب است آری الی یوم القیام
یا رب از عشقش دل ما زنده کن همچو خورشید فلک تابنده کن
حضور فعال در همه صحنه ها
از دیگر ویژگی های حضرت زینب (س) حضور فعال او در صحنه های جهاد و مبارزه با ستمکاران بود. از آن هنگامی که خودش را شناخت و توانست بین حق و باطل تمییز بدهد در جریانات سیاسی-اجتماعی حضور داشت. گویی زینب باید شاهد و ناظر حوادث تاریخ باشد تا در موقع مناسب بتواند به وظیفه خود که همان رساندن کاروان حسینی به سر منزل مقصود است عمل کند. زینب (س) شاهد بود که چگونه جد بزرگوارش مورد آزار و اذیت قرار گرفته، چگونه دنیا طلبان به خانه فاطمه (س)، محل نزول ملائکه الله هجوم بردند و چگونه آنجا را آتش زدند و مادرش را مضروب ساخته، پدرش را ریسمان بر گردن به طرف مسجد بردند. زینب حاضر بود، می دید که چگونه میخ در به پهلوی مادر فرو می رود و چگونه برادر کوچکش محسن سقط می شود. زینب شاهد بیست و پنج سال خانه نشین شدن علی (ع) بود. وی شاهد بود که پس از خلافت پدرش چگونه دوستان و نزدیکان او از شدت عدالت علی (ع) از دورش پراکنده شده و به دشمنی با او برخاستند. زینب می دید که پدرش در این مدت چهار سال و اندی با مشکلات اساسی و بزرگی همچون ناکثین و مارقین و قاسطین روبرو است و سرانجام شاهد ضربت خوردن و شهادت پدرش بوده است.
و باز هم در آن زمانی که برادرش امام حسن(ع) پس از پدرش خلافت را به دست گرفته و با مشکلاتی مواجه می شود و با بدترین و پلید ترین دشمن اسلام یعنی معاویه به مبارزه می پردازدشاهد و حاضربود. زینب می بیند که یاران معاویه چشم و گوش بسته مطیع فرمان او بودند ، اما امام حسن(ع) یارانی دارد که به طمع دنیا حضرت را تنها گذاشته و به معاویه پیوستند. خیانتی که موجب شد حضرت به ناچار پیمان صلح را امضاء نماید. آری زینب در جریان تمامی این حوادث و اتفاقات قرار داشت
و اما حضور زینب(س) با امام حسین(ع) در نهضت کربلا حکایتی دیگر است در اینجا زینب(س) هم هدف و آماج تیر حوادث و مصائب قرار می گیرد. هم باید مصیبت از دست دادن برادر و بستگان نزدیک خود را تحمل کند و هم اسیر شود و در عین حال در اسارت باید مبارزه و جهادی داشته باشد. زینب(س) باید در همه عرصه های جهاد و مبارزه حضوری فعال داشته باشد هم خطیب باشد، هم محا فظ حضرت سجاد (ع) و اسرای دیگر، هم هدایتگر، خط دهنده، ترسیم کننده خط مشی سیاسی و هم مبین احکام شرع و جوابگوی یاوه سرایی دشمن. زینب (س) باید اهانت ها و دروغ ها و نسبت های بی اساس دشمنان به شهدا را پاسخ گوید و حقیقت امر را روشن سازد.
بنابراین در جریان اسارت اگر احیانا کسی به شهدای کربلا دروغ و افترایی را مرتکب می شد، زینب(س) خاموشی و سکوت را بر خود روا نمی دانست و دروغش را بر ملا می ساخت و در یک کلام حضور زینب در اسارت باعث شد که تاریخ عاشورا از هرگونه دروغ و تحریف مصون و محفوظ بماند.
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود سِرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
در این راه همه ما می رویم تا بجوییم راهی که برای رفتن بهترین باشد و فاصله اش تا مقصد کمترین. به هزینه ای که می خواهد نمی اندیشیم اما به سودش چرا !
همه می جوییم راهی که به انتهایی ترین غرفه آرامش برسیم و این راهی است که باید رفت.
پهنای خلقت ، کوه ، دشت ، دریا ، جنگل ، رود و رودخانه هم پشت سر ما جامانده اند.
می رویم تا خود را بهتر بشناسیم. با کوله باری از تنهایی ، کوله باری از خاطره ، کوله باری از عشق ، کوله باری از گناه ، اگر دنیا جایی برای خوش ماندن بود کوله باری هم نبود اصلا باری برای بردن نبود.
به زیارت می رویم زیارت ریزش باران الهی بر صحرای زندگی ، آغوش باز رحمت الهی
در برابر نیازها، حاجات آدمی است. به زیارت آمده ایم یعنی حضور چند روزه در نزد بهترین بندگان خدا.
دوست ما را سبکبار می پذیرد چقدر دلهایی که شکسته ایم را به دست آورده ایم ؟ چقدر خود را از زیر بار حق الناس رها کرده ایم ؟ باید به خود نهیب بزنیم که این چند روز را برای زیارت آمده ایم نه برای سیاحت !
و اینجا شام است ...
کوچه پس کوچه هایش بوی غربت می دهد ، بوی دلتنگی ، بوی زینب (س) ....
اینجا حرم زینب سلام الله علیها است. زینب یعنی عشق به حسین علیه السلام ، زینب یعنی عاشورا ، زینب یعنی ام المصائب ، زینب یعنی زینب بابا و به حق که خداوند نام شایسته ای برای او برگزید.
وقتی پا به حرم می گذاری ناگهان به یاد عاشورا و به یاد حسین علیه السلام می افتی و بر لبانت مترنم می شود السلام علیک یا زینب کبری سلام الله علیها و در دلت می گذرد امان از دل زینب چه خون شد دل زینب ، کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود.
در حریم باشکوه زینب سلام الله علیها غوغایی برپاست همان غوغایی که در عاشورا برپا بود . خانه اگر عزیز و بوسه باران می شود و خاک درش توتیای چشم می گردد به حرمت حضور صاحبخانه است. اینجا جایی است که باید افق روبروی خود را دید.
بهترین راه برای غرق گشتن در دریای معرفت خواندن زیارت و دعاهایی است که خود آن نفوس رحمانی برایمان به ارمغان گذاشته اند. چه زیباست اگر برای همه حق نماز خواندن در این حریم باشکوه را قائل شویم ! چه شورانگیز است که در همه دعاهایمان سیره نورانی مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها را پیش گیریم و خواسته های دیگران را بر خواسته های خود مقدم شماریم.
زینب به ما درس می دهد درس حریت ، درس هویت ، درس روشنفکری ، درس بصیرت و پاسداری از دین ، درس سکوت نکردن در برابر ظلم ، درس عاشورا ...
خدا کند هیچ گاه مکتب خانه عشقمان بی معلم نباشد.
و اما تنها راه نگهبانی از این زیارت و پناه بردن به دامان لطف و محبت خود اوست. از او عاجزانه می خواهم که مرا به حال خود رهایم نسازد، خالصانه طلب می کنم تا در فراز و نشیب روزگار دستم را بگیرد تا ایمان و اعتقادم محکم بماند از او می خواهم تا زیارت سرور و سالار حسین علیه السلام را نصیبم کند.
مقام معظم رهبری ، امام خامنه ای :
ان شاءالله الگوی زینب کبری سلام الله علیها در مقابل چشم مرد و زن ما زنده مجسم باقی بماند.
امان از دل زینب (س)
چه خون شد دل زینب (س)
از جمله ویژگیهای حضرت زینب (س) که جزء القاب ایشان نیز می باشد نائبه الحسین است. این ویژگی نائب برادر بودن خصوصیت و ویژگی منحصر و مخصوص ایشان می باشد. زینب (س) در انجام رسالتی که بر عهده اش بود کوتاهی نکرد و هرچه در توان داشت در راه زنده نگهداشتن قیام و نهضت برادر خود بکار برد. مرحوم سید نعمت الله جزایری در این باره می گوید مقام و منزلت زینب (س) قریب مقام امامت بود که از طرف برادر در کربلا، در روز عاشورا یا شب آن نائل شد[1]. امام حسین (ع) در روز عاشورا و قبل از آن مکررا به مناسبت های مختلفی به خواهر خود وصیت و سفارش می کرد که پس از شهادتش صبر و تحمل کند و هرگز کاری که موجب شادی دشمن می شود انجام ندهد. آن زمانی که حضرت(ع) از اسب به زمین افتاد، زینب بلافاصله خودش را به بالین برادر رساند، خود را روی بدن برادر انداخت و فرمود: آیا تو برادر منی؟ آیا تو پسر مادر منی؟ و .... با گریه و زاری زینب (س)، امام(ع) به هوش آمدند و فرمودند: ... "یا اُختاه هذا یوم التناد و هذا یوم الذی و عدنی بهِ جدی و هو الی مشتاق"، خواهرم صبر پیشه کن. بنابراین آخرین کسی که در واپسین لحظات، سخن برادر را شنید و از وصایا و سفارشات آن حضرت آگاه گردید، زینب (س) بود.